راهکارهایی برای تعامل با والدین

 

والدینم با کسایی که من باهاشون دوست میشم مخالفت میکنن چکار کنم؟

واقعیت اینه که خیلی از شما با کسایی دوست شدید که پدر مادرتون یا سایر افراد مهم زندگیتون با دوستی با اونها مخالف باشن. وقتی میبینیم به نظرمون و انتخابمون احترام گذاشته نشده در درجه اول هم ناراحت میشیم و هم عصبانی و در بیشتر مواقع سعی میکنیم ناراحتی وعصبانیتمونو نشون بدیم. ممکنه از خودمون و رابطه ی دوستیمون دفاع کنیم و گاهی اوقات در نهایت اون مکالمه رو قطع کنیم چون اگه طول بکشه با پدر و مادر یا بقیه جر و بحث کنیم و پای مساپل دیگه هم وسط کشیده بشه. یک چالش بزرگ بین بیشتر نوجوونا و والدینشون همین موضوعه . امروز قصد دارم یکم بیشتر در این موضوع بنویسم.  

به نظرتون در برخورد با این نوع موقعیت‌ها، چکار میتونین کنین که به شما کمک کنه این مشکل رو حل کنید؟

خب به نظرم همیشه گفت و گو رو انتخاب کنین و اگه اون موقع شما یا والدینتون شرایطشو نداشتین صبر کنین تا امکانش فراهم بشه .

گفت‌وگو با والدین: برقراری گفت‌وگو با والدین و بازگو کردن نیازها و دلایلتون برای دوستی با این شخص می‌تونه به پدر مادرتون کمک کنه تا درک بهتری از موقعیت شما داشته باشن.

درسته که شما دوست ندارین من با بهاره دوست باشم اما بهاره تنها کسی که من باهاش تو کلاس احساسات مشترک دارم؛ سر کلاس بارها شده فقط با نگاه به همدیگه متوجه منظور هم شدیم. احساس میکنم بین همکلاسیام اون بیشتر از بقیه به من توجه میکنه. بهاره تو فهم درس عربی بهم کمک میکنه؛ من دوست ندارم ارتباطمو باهاش قطع کنم! وقتی شما به من میگین با بهاره دوست نباش حس میکنم هیچ کدوم از اینایی رو که گفتم درک نمیکنین!

توجه به نقاط مشترک:  سعی کنین با والدینتون در مورد دلایلی که با یک نفر دوست ‌شدین صحبت کنین. ممکنه که بتونین بهشون نشون بدین که چطور این دوستی برای شما با ارزش و مفیده. با این کار ذهن اونها رو برای پذیرش دوستاتون اگه واقعا موجه باشن؛ روشن میکنین.

من و صدرا تو کلاس ورزش تو گروه همدیگه ایم. صدرا هم مثل من والیبالو انتخاب کرده. خیلی وقتا هوامو داره؛ تازه خونشونم هم دوتا چهارراه پایین تره و اکثر روزا با هم از مدرسه بر میگردیم و صحبت میکنیم با هم. مامان بابای صدرا هم مثل تو و بابا که از هم جدا شدین؛ طلاق گرفتن و خیلی وقتا در مورد مشکلاتمون با هم حرف میزنیم.

احترام به نظرات والدین: احترام به نظرات والدین خیلی مهمه و یکی از اولین چیزاییه که هر پدر مادری دوست داره بچش به این نکته دقت کنه، حتی اگه با اونا موافق نیستین. سعی کنید با احترام با نظراتشون برخورد کنین و به اون‌ها گوش بدین.

بابا من متوجه شدم خیلی وقتا که میخوای در مورد بهزاد حرف بزنی با کنایه ازش حرف میزنی؛ ناخودآگاه منم عصبانی میشم و سریع گارد میگیرم اونوقت جر و بحثمون بالا میره! میشه بگین کدوم ویژگی بهزاد بیشتر اذیتتون میکنه؟ شاید بتونم در موردش بهتون توضیح بدم یا یک وقتی باهاش هماهنگ کنم اونم باشه که شما بیشتر باهاش آشنا بشین و صحبت کنین. ولی وقتی به دوستام توهین میشه حس خوبی نمیگیرم امیدوارم درک کنین.

 نشون دادن مسئولیت پذیری: اگه والدینت مخالفت می‌کنن، نشون بده که مسئولیت پذیری و می‌تونی به خوبی با این شرایط برخورد کنی. نشون دادن اینکه شما برای تصمیم‌گیری‌هاتون به مسئولیت پذیری و قضاوت خودتون اعتماد دارین، می‌تونه تأثیر مثبتی روی روابطتتون داشته باشه.

مامان؛ خودم میدونم تو برای این که اون روز؛ تو راه برگشت از مدرسه؛ دست رضا سیگار دیدی دیگه نمیخوای من باهاش ارتباط داشته باشم. میدونم نگرانی ولی من از یک سال پیش که با رضا دوست شدم متوجه این قضیه شدم. خیلی وقتام در این باره با هم حرف میزنیم. گاهی من بهش میگم سیگار کشیدنو بذاره کنار؛ گاهی هم برعکس میشه و اون منو تشویق میکنه سیگار بکشم! ما خیلی وقتا سر این موضوع کل کل داریم باهم ولی دوستی من و رضا به این ختم نمیشه که. اون خیلی بچه با معرفتیه؛ باهوش و خلاق ام هست. برای ادیت عکس و فیلمام و ساختن دابسمشای باحال خیلی مخش خوب کار میکنه. با این که نگرانی؛ دوست دارم درک کنی که من قرار نیس مثل رضا سیگار بکشم و قول میدم سمت اون چیزی که باعث نگرانی تو شده نرم.  

بحث در مورد مرزها :  با والدینتون مرزهای رفتاری و ارتباطی خود رو به اشتراک بذارین. بررسی و تعیین مرزها و حدود می‌تونه به والدینتون اطمینان بده که شما تو رابطه هاتون مسئولیت پذیرین.

مامان؛ من و پریسا آخر هفته قرار گذاشتیم بریم کافه دنج که دوتا خیابون بالاتره . من به پریسا گفتم که ممکنه مامان بابام اجازه ندن ولی خب خودم خیلی دوست دارم برم چون قراره دوتا از دوستای کلاس زبانش هم بیان. میتونی خودت منو برسونی و بیای بچه ها رو ببینی که خیالت راحت بشه.

شناخت دقیق:  سعی کنین با دقت و توجه به موقعیت و رابطه تون با والدینتون راه‌حل مناسبی رو برای مواجهه با اون موقعیت پیدا کنین. بهتره هر موقعیت رو با توجه به شرایط خاص خودتون ارزیابی کنین. مثلا اگه به تازگی با والدینتون در مورد یک موضوع بین خودتون و دوستتون جر و بحث داشتین و نتیجش این شده که فعلا نباید با اون دوستتون تماس داشته باشین بهتره به تصمیمی که گرفته شده احترام بذارین تا بین شما و والدینتون دوباره اعتماد سازی تقویت بشه. اگه سریع از کوره در میرین و یا لجبازی میکنین یا همین ویژگیها تو والدینتون هست باید سعی کنین دنبال حل کردنش به کمک همدیگه باشین و با توجه به شرایط خاصی که پیش اومده اوضاع رو بدتر نکنین. اگه بازم حس های منفیتون زیاد بود حتما با مشاور ارتباط داشته باشین.

به علاوه، در نظر داشته باشین که اگه والدینتون مخالفت می‌کنن، دلایل خودتون رو به اونا بیان کنین اما به همون اندازه که برای شرایط خودتون مسئولیت پذیرین، باید به نظرات و احساسات اونا هم احترام بذارین و دلایل و صحبتاشونو بشنوین. به هر صورت ممکنه تصمیماتی گرفته بشه که گاهی خوشایند شماست و گاهی خوشایند والدینتون.درک این موضوع کمکتون میکنه که خیلی از زمانها در مورد تصمیماتی که خوشایند شما نیست گاردکمتری نشون بدین و به این نکته مهم پی ببرین که خیلی مواقع زندگی اون طوری که ما دلمون میخواد پیش نمیره و ما باید صبوری رو تمرین کنیم.

در کل در این دوره چالش بین شما و والدینتون سر مسایل مختلف و از جمله ارتباط با دوستاتون زیاده. اولا باید بدونید این مشکل تنها برای شما پیش نیومده و خیلی از افراد درگیرش هستن دوم اینکه با شیوه درست رفتار بین شما و والدینتون هر کدوم از شما میتونین راه حل شخصی زندگی خودتون رو پیدا کنین که شاید به درد بقیه نخوره و فقط مناسب خودتون باشه.

 حالا ممکنه بگین اگه والدینم اهل گفت و گو نبودند چکار کنم؟

برای خواندن این مطلب به مقاله مربوط تو سایت مراجعه کنید.

خوشحال میشم نظرات و تجاربتونو باهام به اشتراک بذارین و اگه مطلب رو دوست داشتین برای دوستاتون ارسال کنین.

نوشته های اخیر

دسته بندی ها

سوال داری از اینجا بپرس!؟