سلام. من 14 سالمه و اضطراب اجتماعی شدید دارم، این باعث شده از ترس اینکه مبادا دیگران قضاوتم کنن هیج جا نرم. خیلی وقتا که مجبور میشم جایی باشم مثلا تو کلاس، همش احساس میکنم دیگران دارن منو مسخره میکنن و این واقعا داره آزارم میده لطفا بگین چیکار کنم؟

متاسفم که داری شرایط سختی رو میگذرونی ، مقابله با اضطراب اجتماعی کار سختیه اما مطمئنا با تلاش و همراهی یک روانشناس میتونی از پسش بر بیای. خب من نکاتی به ذهنم میرسه که برات مینویسم.

 

یکی از قدمای اولیه برای مقابله اینه که یاد بگیری خودتو آروم کنی. استفاده از تکنیک هایی مثل تنفس عمیق، ریلکسیشن و یا تمرینات تمرکز حواس رو سعی کن روزانه تمرین کنی. وقتی حس کردی میتونی با انجام این تمرین ها به خودت آرامشو هدیه بدی حالا وقتشه که کم کم شروع کنی خودتو تو موقعیت هایی قرار بدی که بهت اضطراب میدن ولی تو اون موقعیت ها اضطرابت زیاد نیس مثلا بین جمع دو سه تا از دوستات در مورد بازی مورد علاقت حرف بزنی...

بعد کم کم موقعیتتو بزرگتر کن مثلا این بار جلوی عموها و عمه هات در مورد یکی از خاطرات دوران بچگیت صحبت کن. محتوای صحبتت اینجا مهم نیس. اون چالشی که تو داری خودتو باهاش مواجه میکنی نکته ماجراس. هر جا که احساس کردی داری اذیت میشی میتونی چند لحظه صبر کنی و نفس بکشی و دوباره شروع کنی. به همین ترتیب میتونی تمرین کنی تا موقعیت هاتو بیشتر و بیشتر کنی.

خب یادت باشه که همیشه کلی فکر منفی و نگران کننده تو مغزت هست که میخوان تو اون کارو انجام ندی یا ازش فرار کنی مثلا فکر به اینکه شاید برا بقیه مهم نباشم، شاید مسخرم کنن یا نکنه تپق بزنم و سوتی بدم...خب یکی از بهترین کارا تو این موقعیت اینه که افکارتو زیر سوال ببری و در مورد درست بودنشون از خودت بپرسی و سعی کنی در اون لحظه مدیریتشون کنی. اینجا قراره با شجاعت خودگوییهای منفی ذهنتو تغییر بدی و به جاش از خودگوییهای مثبت استفاده کنی مثلا " من سعیم رو میکنم که خوب حرف بزنم و مشکلی پیش نیاد، تازه اگه یک وقت تپق زدم یا سوتی دادم هیچ ایرادی نداره، نهایشتش اینه با هم دیگه میخندیم و باز دوباره ادامه میدم. این اتفاق برای هر کسی ممکنه پیش بیاد و همه دچار اشتباه میشن" .

 این مدلی صحبت کردن با خود زمان بره، نیاز به تمرین تو موقعیت های مختلف داره و نکته اصلیش اینه که ما خودمونو دوست داشته باشیم و به این فکر کنیم که اگه یک نفر دیگه مثل من اضطراب داشت و قرار بود بهش کمک کنم چه چیزایی بهش میگفتم یا چه کارایی براش انجام میدادم که بهش کمک کننده باشه. اینطوری هم مهربانی با خودت رو تقویت میکنی و هم مهارت همدلی با دیگران رو.

یادت باشه مسیر پیش روت پر چالشه پس بهتره هدف های کوچیک و قابل دستیابی برات خودت بچینی و هر ازگاهی به خودت جایزه بدی تا انگیزه ی بیشتری بگیری. از خودت مراقبت کن یعنی خوب بخواب و مناسب بخور و فعالیت حرکتی داشته باش. اگه همه ی این کارا رو انجام دادی ولی بازم غلبه بهش برات سخت بود حتما از یک روانشناس کمک بگیر. برات آرزوی موفقیت میکنم دوست خوبم.

مهسا بابامحمدی  - روانشناس کودک و نوجوان

امیرعلی گفت:
من میترسم از درس
    مهسا بابامحمدی گفت:
    سلام دوست عزیز.
    اگه منظورت ازینکه میگی از درس میترسم همون اضطراب زمان پاسخگویی تو کلاسه خب خوندن مطلب بالا برات کمک کننده اس اما اگه منظورت اضطراب زمان یادگیریه میتونی به مقاله( استرس در دانش آموزان )مراجعه کنی و اونو مطالعه کنی

نوشته های اخیر

دسته بندی ها

سوال داری از اینجا بپرس!؟